معرفي كتاب «چين چگونه سرمايهداري شد»
راز اقتصاد چين در دستان بازيگران به حاشيه رانده شده
آنچه در اين كتاب به عنوان ريشه و منشا اصلي اصلاحات اقتصادي چين مورد تاكيد قرار ميگيرد بازيگران و نيروهاي حاشيهاي و در واقع به حاشيه رانده شده اند، نيروهايي كه زماني آفت اقتصاد سوسياليستي چين تلقي ميشدند، اكنون پايه و اساس اقتصاد چين را شكل داده اند. با شركت سپاهان همراه ارائه دهنده خدمات ترخيص كالا ، واردات كالا از چين ، واردات كالا از دبي و حمل هوايي و حمل دريايي كالا همراه شويد.
عنوان: چين چگونه سرمايهداري شد
نويسنده: رونالد كوز، نينگ وانگ
ترجمه: پيمان اسدي
انتشارات: دنياي اقتصاد
قيمت: ۲۰۰۰۰
به گزارش روابط عمومي سپاهان همراه به نقل از اقتصاد نيوز، شگفت آورترين جنبه اصلاحات اقتصادي چين شايد اين باشد كه حزب كمونيست چين در سه دهه اصلاحات نه تنها به حيات خود ادامه داد، بلكه به موفقيت و شكوفايي دست يافت. اين مسئله به روشني نشان دهنده انعطاف سازماني و انطباق پذيري حزب كمونيست بعد از ناكام ماندن تجربه سوسياليسم بود، نه شكست ناپذيري و برتري مبنايي متصور سوسياليسم. اما شگفت آور اين است كه اصلاحاتي كه قصد حفظ سوسياليسم را داشت، به صورت غير برنامهريزي شده چين را تبديل به اقتصاد بازار كرد. اسب ترواي اين داستان حيرت انگيز، اصل چيني «استخراج حقيقت از واقعيت» بود كه دنگ شيائوپنگ به اشتباه آن را عصاره و جوهره ماركسيسم خواند. وقتي چين به آزمايشگاه عظيم اقتصادي تبديل شد، نيروهاي رقابتي توانستند جادوي خود را انجام دهند.
يكي از چارچوبهاي نظري و الگوهاي قدرتمند در توضيح تحولات اجتماعي بدون ترديد انديشه نهادگرايي است كه با تاكيد بر ساخت اجتماعي و نهادي كه اقتصاد در چارچوب آن عمل ميكند و با بهرهگيري از منطق اقتصادسياسي صورتبندي روشن و قابل دركي را از تحولات اجتماعي ارائه ميدهد. ويژگي برجسته اين كتاب نيز بررسي و فرآيند تحول اقتصاد چين از منظر انديشه نهادگرايي است. ويژگي بارزتر اين كتاب نگارندگان آن هستند كه يكي رونالد كوز از بزرگترين اقتصاددانان و انديشمندان تاثيرگذار عصر حاضر و برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۱ و يكي از نظريه پردازان انديشه نهادگرايي است.
آنچه كه در اين كتاب به عنوان ريشه و منشا اصلي اصلاحات اقتصادي چين مورد تاكيد قرار ميگيرد بازيگران و نيروهاي حاشيهاي و در واقع به حاشيه رانده شده بوده كه جلوتر از اقدامات اصلاحي دولتي اقتصاد بازار و انگيزه و كارآفريني خصوصي را باز ميگرداند و سرمايهداري با مشخصههاي چيني را رقم ميزند. نيروهايي كه زماني آفت اقتصاد سوسياليستي چين تلقي ميشد، اكنون پايه و اساس اقتصاد چين را شكل داده است.
اين موضوع نيز بسيار داراي اهميت است كه با وجود اينكه اقتصاد چين رشد و توسعه شگفت انگيزي را در سالهاي اخير به خود ديده است؛ اما اين رشد و ترقي با يك محدوديت جدي روبه روست و آن نبود بازاري آزاد براي ايدهها و انديشههاست كه ضعف در توليد نوآورانه و با كيفيت و ناتواني در ايجاد و خلق صنايع و كالاهاي جديد را موجب شده است. از آنجا كه پيشبينيها حاكي از تبديل اقتصاد چين به بزرگترين اقتصاد جهان است و نيز تاكيد كتاب، تجربه چين، منجر به نمونهاي بيسابقه در تاريخ مدرن بشر خواهد شد كه بزرگترين اقتصاد جهان مولدترين اقتصاد نخواهد بود.
اين كتاب از آنجا كه تحولات اقتصادي و سياسي چين را از دهه ۱۹۴۰ و از زمان به قدرت رسيدن حزب كمونيست را رصد كرده و با ديدي تاريخي اتفاقات و رويدادهاي اين دوره را در چارچوبي تئوريك مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار داده است حاوي نكات و تجارب ارزندهاي بوده و نگرشي روشن به خواننده ميدهد. از اين جهت مطالعه اين كتاب به پژوهشگران، دانشجويان و علاقمندان به علوم اجتماعي خصوصا محققان اقتصادي توصيه ميشود. همچنين براي مديران و سياستگذاران اقتصادي نكات قابل توجهي دربردارد.